یکشنبه، آبان ۱۵، ۱۳۹۰

خسته دل نباش ، محبوب خوب آذری من !

:قسمت های زیبایی از كتاب یک عاشقانه ی آرام


در میان همه جانوران جهان ، فقط انسان ها اعدام می شوند – به وسیله انسان ها . دیگر هیچ جانوری اعدام نمی شود و نمی كند .


تاب آوردم ، چرا كه جرمم فقط خواستن بود و به این جرم بد می كشند اما آنكه كشته می شود ، سرافكنده نمی شود .

عشق یك قطار مسافربری نیست تا اگر كمی دیر رسیدی ، قطار رفته باشد و تو مانده باشی – با چمدان های سنگین ، با تاسف ، با قطره های اشكی در چشمان حسرت .

نفرت انگیزترین چیزی كه خداوند خدا رخصت داد تا ابلیس به انسان هدیه كند ، حكومتی ست كه عشق را نمی فهمد .

در گذشته ها به دنبال لحظه های ناب گشتن ، آشكارا به معنای آن است كه آن لحظه ها ، اینك وجود ندارند .

اگر عشق را از جریان عادی زندگی جدا كنیم – از نان برشته ی داغ ، چای بهاره ی خوش عطر ، قوطی كبریت ، دستگیره های گلدار و ماهی تازه – عشق همان تخیلات باطل گذرا خواهد بود .

بهترین دوست انسان ، انسان است نه كتاب .
تنها اعتقاد به اینكه سعادت ، دور از دسترس ماست ، سعادت را دور از دسترس ما نگه می دارد .هیچ چیز همچون اراده به پرواز ، پریدن را آسان نمی كند .


هیچ قله ای ، آخرین قله نیست . رسیدن غم انگیز است . راه بهتر از منزلگاه است . برویم بی آنكه به رسیدن بیندیشیم ، اما واقعا برویم .


حافظه برای عتیقه كردن عشق نیست برای زنده نگه داشتن عشق است .


یك بار ، یك بار ، و فقط یك بار می توان عاشق شد . عاشق زن ، عاشق مرد ، عاشق اندیشه ، عاشق وطن ، عاشق خدا ، عاشق عشق .... یك بار ،فقط یك بار . بار دوم دیگر خبری از جنس اصل نیست .


نگذاریم كه عشق در حد خاطره حقیر  و مصرفی شود .

مگذار كه عشق به عادت دوست داشتن تبدیل شود .مگذار كه حتی آب دادن گلهای باغچه به عادت آب دادن گل های باغچه تبدیل شود !

عشق به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست . پیوسته نو كردن خواستنی ست كه خود پیوسته خواهان نو شدن است و دیگرگون شدن .


دیگر سخن گفتن عاشقانه  دلیل عشق نیست ، آواز عاشقانه خواندن دلیل عاشق بودن .

نمی شود كه تو باشی 
درست همین طور كه هستی
و من هزار بار خوبتر از این باشم
و باز هزار بار عاشق تو نباشم


مشكل این است كه از همه رویاهای خوش آغاز دور می شویم و این دور شدن به معنای قبول سلطه ی بی رحمانه زمان است . بر سر قول و قرارهای نخستین نماندن ، باور پیرشدگی روح است و خواجگی عاطفه .


بعضی ها را دیده ام كه از وقت كم شكایت می كنند . آنها می گویند : حیف كه نمی رسیم . گرفتاریم . وقت نداریم . عقبیم .... . اینها واقعا بیمار خیالبافی های كاهلانه خود هستند . وقت علی الاصول بسیار بیش از نیاز انسان است . ما وقت بی مصرف مانده و بوی نا گرفته بسیاری در كیسه هایمان داریم : وقتی كه فنا می كنیم ، می سوزانیم ، به بطالت می گذرانیم .بسیاری از ما می توانیم پنج برابر، ده برابر، یا بیش برابر آنچه کار می کنیم کار کنیم، یاد بگیریم، بیافرینیم، تغییر بدهیم.


نگفتن همان دروغ گفتن است – قدری كثیف تر .

می توان به سادگی عاشق شد اما عشق ساده نیست .


می دانی كه " اشتباه شنیدن " چه قدر غم انگیز است ؟ هیچ می دانی اگر یك روز حرفی را از من نقل كنی كه من گفتن آن را انكار كنم و تو شنیدن آن را اصرار ، چه پیش خواهد آمد ؟ تاسف ... تاسف .... نفسم گرفت.


عشق به اعتبار مقدار دوام عشق است نه شدت ظهورش .

عشق به دیگری ابزاری است برای زیباتر و زیباتر ساختن زندگی .


نمی شود كه با چیزی كه به آن اعتقادی نداری كنار بیایی و باز هم كسی باشی . آبرومند باشی . شریف باشی . چیزی باشی .


حكومت خوبان ، خوبان را مردود نمی كند . خانه نشین شدن خوبان ، حمله ی قلبی حكومت است .



۳ نظر:

  1. « عاشق، ترکِ لبخند نمی کند، عسل!
    لبخند، تذهیبِ زندگی ست
    و بوسه یی ست بر دست های نرمِ محبت.
    با لبخندهای کوتاه، گهگاه، این مرصع زرنگار را شفافی ببخش، بانوی آذری من!»

    پاسخحذف
  2. مگذار كه عشق به عادت دوست داشتن تبدیل شود .مگذار كه حتی آب دادن گلهای باغچه به عادت آب دادن گل های باغچه تبدیل شود !
    عالی ...عالی ...

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. و...گریه حجامت روح است...صورتت مثل خط نستعلیق و بیتی از حافظ زیباست

      حذف