شنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۹۱

حقوق مردم!


اعضای شورای شهر تهران:
 ۳۲۰ میلیارد تومان هزینه فاقد سند صرف انتخابات احمدی‌نژاد شده است
عضو شورای شهر تهران، گفت: ۳۲۰ میلیارد تومان هزینه فاقد سند در زمان ریاست احمدی‌نژاد در شهرداری تهران در پیش از زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ هزینه شده است و مابقی نیز بعد از انتخابات و پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات صرف موارد عجیب و غریبی شده است‌. ‌

محمدعلی نجفی در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا درباره مطرح شدن ۳۲۰ میلیارد تومان هزینه فاقد سند در زمان ریاست احمدی‌نژاد در شهرداری تهران، اظهار کرد‌: براساس گزارش رسمی حسابرس در حسابرسی سال های ۸۲ و ۸۴ شهرداری تهران، ۳۲۰ میلیارد تومان از منابع شهرداری بدون سند بدون اینکه در برنامه بودجه شهرداری پیش بینی شده باشد‌، هزینه شده است.

عضو شورای شهر تهران اعلام کرد‌: بخش عمده‌ای از این ۳۲۰ میلیارد تومان در مواردی غیر از موارد تعیین شده در شهرداری هزینه شده است به خصوص در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۴ و ایام قبل و بعد از انتخابات‌. ‌

نجفی اعلام کرد:‌ قرار بود این گزارش در صحن علنی شورا مطرح شود تا در صورت نیاز پیگیری کار به ارگان‌های خارج از شورا واگذار شود اما متاسفانه هیچ‌گاه این مساله در شورا مطرح نشد و پس از بررسی‌های من این دوستان اعلام کردند ما نیز معترض هستیم که چرا گزارش در جلسه شورا مطرح نمی‌شود‌. ‌

وقف ۳۸۳ هزار متر زمین آیت الله جوادی آملی
آمل - خبرگزاری مهر: آیت الله عبدالله جوادی آملی از مراجع عظام تقلید۳۸۳ هزار متر مربع از عرصه و اعیان اراضی خود را در آمل وقف حوزه علمیه این شهرستان کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، براساس وقف نامه این موقوفه که ۱۳ آذرماه ۹۱ سال با شماره ۱۹۲۵۶ به ثبت رسیده است، آیت الله عبدالله جوادی آملی با در نظر گرفتن همه شرایط جامع وقف، واقف، موقوفه و موقوف علیهم ۳۸۳ هزار و ۸۷۴ متر مربع از عرصه و اعیان ملک طلق خویش را واقع در شهرستان آمل وقف حوزه علمی آملی (مدرسه امام حسن عسگری) کرد.

در بخشی از این وقف نامه ۸ صفحه ای، واقف نیت خویش را تحقیق، تفسیر و تدریس و تألیف و پژوهش قرآن کریم، فلسفه اسلامی، کلام، فقه، اصول و سایر دانش های اسلامی قرار داده است.

بر اساس برآورد کارشناسان، ارزش ریالی این ملک ۱۵.۵میلیارد تومان است.


زبان سرخ،سر سبز می دهد بر باد!


...در پایان اولا لازم می دانم که از کلیه افراد و گروه هایی که در پی تبعید این جانب اقدام به اعتراض و ابراز همدردی کرده اند تشکر نمایم و ثانیا متذکر شوم که برای پیرمردی چون من که جوانی خویش را در راه آزادی ملت و مقابله علیه استبداد در حبس و تهدید گذرانده افتخاری بالاتر از این نیست که سالهای آخر عمرش را نیز در همین مسیر طی کند و علی خامنه ای که نام خود را در فهرست مستبدان تاریخ این مملکت و ناقضان حقوق ملت ایران ثبت کرده است باید بداند که با تحمیل شرایط دشوار حبس و یا صدور احکام حبس پی در پی، توان آن را ندارد که مرا از بیان اعتقادات و مخالفتم با حکومت استبدادی اش ، منصرف سازد و تا زنده ام همچون خاری در چشم استبداد خواهم بود.

همچنان که به هنگام ترک بند ۳۵۰ زندان اوین در میان زندانیان سیاسی آن بند تصریح کرده ام با توجه به سوابق رهبر فعلی جمهوری اسلامی در حذف فیزیکی مخالفان، مسئولیت هرگونه اتفاقی برای من بر عهده بالاترین مقام نظام جمهوری اسلامی خواهد بود.

ان ارید الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب (هود ۸۸)

 بهمن ماه ۱۳۹۱
 زندان قزل حصار

کوچولو،گفتم فقط سلطنت کن،گوش نکردی!

پنجشنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۹۱

سعید مرتضوی ؛ سلام!


آقای مرتضوی؛ سعید مرتضوی ؛ سلام!

سال ۸۲ را به خاطر داری؟

تازه دادستان شده بودی و سلولهای ۲-الف و ۲۰۹ برایت چونان حیات خلوت خانه ات بود؛به یاد داری که خودت وارد سلول بازجویی ام شدی و با لهجه یزدی ات گفتی "اگر با کارشناست همکاری نکنی می دهم تعزیرت کنند؟!"یادت می آید گفتم "تعزیرت می کنند" را نمی فهمم و گفتی کابل می دانی چیست؟ و با خنده ای شیطانی من جوان بیست و چند ساله آن روز را به "عزرائیل" سپردی و رفتی؟

یادت می آید صفایی فراهانی و احتمالا شاید ابوترابی هم ، دو پایشان را در یک کفش کرده بودند که من و مهدی شیرزاد و عبدالله مومنی را ببینند؛و تو آن روز عصر دستور دادی که ما را از ۲-الف خارج کنند و به حیاط پشتی سومش ببرند تا مبادا اگر اصرار به بازدید کردند
ما را نشانشان ندهی؛و وقتی صفایی فراهانی (به خواهش محسن آرمین و یا شاید هم Abdollah Ramezanzadeh ) تا ساعت ۱۱ شب نشست که امشب بدون دیدن اینها نمی روم ، شبانگاهان مرا از سلولم در وسط حیاط دو-الف به دیدنت آوردند؛نیم ساعت آنجا با من حرف زدی و روح جوان و خام و البته خسته از دوماه انفرادی تابوتی ام را فریب دادی که "پیش صفایی هیچ نگو! نه از کتک خوردنت، نه از شکنجه شدنت و نه از اقدام به خودکشی ات"یادت هست خیلی حساس و شکننده شده بودم؛ پیش تو گریستم و گفتم آقای مرتضوی فقط عزرائیل را سراغم نفرست.

- هر کاری می خواهی می کنم ولی اگر آن دنیایی و خدایی هست رهایت نخواهم کرد!

- خندیدی و گفتی حالا آن دنیا را چه کسی دیده است؟!

یادت هست گفتمت: خداوندی که من این روزها در سلول انفرادی می بینمش کارت را به آن دنیا وا نمی گذارد؟!
یادت می آید دستور داده بودی بند عمومی اندرزگاه یک اوین را خالی کرده بودند تا من و Saeed Ghasseminejad و Mojtaba Najafi را از سلول تابوتی ۲-الف برای نیم ساعت بدانجا آوردند تا تو صفایی فراهانی و ابوترابی را آنجا بیاوری و ما را نشان دهی و بگویی که اینها اینجا هستند نه در سلول انفرادی!

یادت هست گفتم خداوند کارت را به آن دنیا وا نمی گذارد؟

پی نوشت۱: یادت هست چگونه آن شب که عزرائیل نزدیکی های صبح بالاخره جانم را شکست و روحم را خرد کرد و اعتراف سناریویی که می خواست ستاند و برای همیشه شرمسار Fatemeh Haghighatjoo ام نمود، چه سان صبح فردایش خوشحال آمدی و تمرین اعتراف ام دادی؟!می دانی تا چند وقت بعد از آزادی از دو-الف داروی آرام بخش می خوردم؟

یادت هست بعد از اقدام به خودکشی ام از شدت درد وجدان به دلیل تن دادن به یک سناریوی اعتراف سراسر دروغ ، در طبقه دهم بیمارستان بقیه الله به دیدنم آمدی و گفتی که "دروغ بوده که بوده! تو فکر می کنی که دروغ بوده.کارشناست و من می دانیم که تمام آن مطالب درست بوده! تو اعتراف نمی کردی. یکی دیگر اعتراف می کرد! فرقی نمی کرد!و من گفتم خدا لعنتت کند که آن معاون ات ، "ارجمندی" به من بسته شده بر تخت بیمارستان حمله کرد و کشیده بر گوشم خواباند؟!

یادت هست؟!

پی نوشت ۲: در این متن "عزرائیل" نه به فرشته الهی، بلکه به وحشی ترین بازجوی آن روزهای بند ۲-الف اشاره دارد که مدعی بود عباس عبدی و بهروز گرانپایه و حسین قاضیان و مهندس سحابی را نیز ا بازجویی نموده و تخصص اش شکستن و خرد کردن دشمنان انقلاب و رهبری است!

پی نوشت ۳: همان زمان و پس از توفیق سعید مرتضوی و تیمش در اخذ اعترافات ساختگی یک مطلب خوب مهندس خدایاری در روزنامه نوروز نوشته بود که جا دارد قدردانی ام را از پس از یک دهه معروض دارم و یک مطلب هم بعدا استاد Masoud Behnoud عزیز نگاشت که قدردان او نیز هستم و نیز استاد Mostafa Malekiyan نیز دورادور پس از آزادی، حقیر را مرهون محبت خویش فرمودند که سپاسگزار ایشان نیز هستم.

سه‌شنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۹۱

باند مخوف و فاسد اقتصادی احمدی نژاد

                           سید حسن کاظمی                          زنجانی و کاظمی در جت شخصی زنجانی                        
 بابک زنجانی( رانتخوار دانه درشتی که ظرف پنج سال به چندین هزار میلیارد تومان ثروت دست یافته است) با سعید مرتضوی ارتباط نزدیکی داشته و حتی در منزل سعید مرتضوی جلسه شبانه ای با وی داشته است. بابک زنجانی، توافق معامله ده هزار میلیارد تومانی مرتضوی و زنجانی را تایید می کند. احمدی نژاد و باندش ارتباط تشکیلاتی مافیای با بابک زنجانی دارد که همین مافیا نیز وی را به سعید مرتضوی وصل کرده است.در دولت احمدی نژاد، علاوه بر دلالی هواپیما و واگذاری پروژه های رانتی، ده ها میلیارد دلار نفت به صورت غیرقانونی و پیش از آغاز تشدید تحریمها بدون اسناد ضمانتی موثر به بابک زنجانی تحویل داده شده است که وی از محل این معاملات، در طول ۵ سال به ثروتی بالغ بر هزاران میلیارد تومان رسیده است.

بابک زنجانی از بانک خصوصیش،ال سی ها،جت شخصی،شرکت هواپیمایی،شرکتهای متعدد و ارتباط های دولتی اش می گوید.

سیدحسن میرکاظمی نیز که از عوامل مافیایی مورد حمایت احمدی نژاد است، دارای معوقات بانکی سنگین بوده که با حمایت ویژه به شرکتهای متعلق به وی پرداخت شده است.
محمد رضا زنوزی                         حسین هدایتی                             امیر منصورآریا

 جت شخصی بابک زنجانی
دریافت تقدیرنامه از وزیر رفاه


بابک زنجانی،مدیر عامل و علی دایی مربی راه آهن
ميركاظمی، فتنه گر لباس شخصی!
نظر به وسعت پخش تصاویری از «سید حسن میرکاظمی»  در روزهای پس از انتخابات در حالی که اقدام به حمل سلاح گرم و هدایت گروهی موتور سوار به ظاهر لباس شخصی می کند و تصویری از حضور وزیر معزول صنایع دولت نهم در کنار ایشان و اطلاعات و اسنادی مربوط به بدهی معوقه نامبرده به بانک کشاورزی و در ادامه عملیات وسیع رسانه ای  انجام شده پیرامون این موضوع در سایت ها و شبکه های ماهواره ای نظیر BBC فارسی و صدای آمریکا و سعی در انتساب این فرد به دولت آقای دکتر احمدی نژاد ، لازم می دانیم به ذکر نکاتی درباره شخص مذکور و موضوعات طرح شده بپردازیم.
برای وضوح بهتر روی عکس کلیک کنید

۱ـ اخذ کلیه تسهیلات سید حسن میرکاظمی از بانک کشاورزی در چند مورد که بیش از صد میلیارد تومان است .

۲ـ بانک کشاورزی اقدام به درخواست دو فقره اجراییه از دفتر اسناد رسمی ۲۹۲ تهران (دفتر خانه تنظیم کننده سند رهنی) نمود که پس از پیگیری های فراوان اجراییه ها در مهرماه سال 86 صادر و پرونده های اجرایی کلاسه 15058 و 15079 در اداره سوم اجرای اسناد رسمی تشکیل شد ولی متاسفانه با حکم شعبه ۲۵ دیوان عدالت اداری مبنی بر دستور موقت توقف عملیات اجرایی مواجه شد و در ادامه بانک کشاورزی با تنظیم لایحه ای به شماره 688/502/82/16 به تاریخ 14/2/88 مبنی بر عدم صلاحیت دیوان برای ورود به این پرونده و رد دلایل واهی سید حسن میرکاظمی درخواست رد شکایت نامبرده را کرده است.بدهی ایشان به بانک کشاورزی، بیش از ۱۷۵ میلیارد تومان تخمین زده شده است.

۳ـ پس از بیانات رهبری درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی در چند سال گذشته شعبه چهارم مجتمع قضایی امور اقتصادی از ماه ها پیش اقدام به رسیدگی پرونده ای علیه مدیران شرکت دنیای فلز به اتهام تحصیل مال نامشروع و اخلال در نظام اقتصادی کشور از طریق سوء استفاده در اخذ تسهیلات بانکی نموده است.

۴ـ  فردی که ترک موتور دوم مسلح که راکب آن سید روح الله میرکاظمی  برادر کوچکتر حسن میر کاضمی است،حسین خوید نام دارد.  

۵ـ حضور نیروهای تحت امر سید حسن میرکاظمی در درگیری ها و حوادث پس از انتخابات به نحو سوال برانگیزی مبهم است به عنوان مثال در راهپیمایی روز قدس  در اطراف مسیر معترضان از میدان ولیعصر تا میدان هفت تیر برای سرکوب آن ها همراه بود، عده ای از عوامل همین باند به هدایت روح الله میرکاظمی با حضور در میدان هفت تیر به درگیری با حامیان میرحسین موسوی پرداختند.

۶ـ سید حسن میرکاظمی در سال های گذشته با ارتباط گیری با برخی از سخنرانان و مداحان سرشناس و دعوت از آن ها برای برگزاری مراسم در مسجد الهادی (تپه ی شمس آباد تهران) و نصب تابلوهای گوناگون در میادین تهران و بعضاً اجاره بیلبوردهای اتوبانی با هزینه های گزاف و تبلیغات وسیع اینترنتی برای تبلیغ هیئت مذکور و تهیه و توزیع وسیع فیلم و مراسمات هیئت مذکور که دقایقی از آن اختصاص به پخش تصاویر گریه شخص سید حسن میرکاظمی و برادرش می باشد.  

اوین جای انسان های با شرف است،نه سعید مرتضوی!

احمد رافت روزنامه نگار ایرانی- ایتالیایی
در این نظام حرمت زندان را هم شکستند. جای مرتضوی در اوین نیست. در اوین همکاران ما زندانی هستند. جای مرتضوی در اوین نیست. در اوین بدستور او زهرا کاظمی را کشتند.

اوین جای انسان های با شرف است و نه جای مرتضوی ها. جای اوباشی از قماش مرتضوی در جمهوری اسلامی در مجلس است. همان مجلسی که انسان های شرافتمند را به آن راه نمی دهند.

زهرا کاظمی با ضرب و شتم مرتضوی جان داد
نطق پیش از دستور محسن آرمین در مجلس ششم در ارتباط با نقش قاضی مرتضوی در قتل زهرا کاظمی

جای مرتضوی،جلاد کهریزک،مجلس شورای اسلامی است،با خیل خائنینش

روزنامه نگارانی که در یورش وحشیانه ی اخیر بازداشت شدند

یکشنبه، بهمن ۱۵، ۱۳۹۱

شاهنشاه فرمودند: کسی که وارد این تشکیلات سیاسی نشود بی‌وطن است و جایش در زندان است

کنفراس مطبوعاتی رادیو تلویزیونی‌ شاهنشاه آریامهرکه ازساعت ۱۵در تهران کاخِ نیاوران ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ آغاز شده بود دو ساعت طول کشید .

شاهنشاه چنین‌ فرمودند: "... کسی که وارد این تشکیلات سیاسی نشود و معتقد و مومن به این ۳ اصلی که من گفتم نباشد ۲ راه برایش وجود دارد یا یک فردی است متعلق‌ به یک تشکیلات غیرقانونی یعنی به اصطلاح خودمان‌ توده‌ای. یعنی باز به اصطلاح خودمان و با قدرت‌ اثبات، بی‌وطن. او جایش یا در زندان ایران‌ است، یا اگر بخواهد فردا با کمال میل بدون‌ اخذ حق عوارضی، گذرنامه را در دستش می‌گذاریم‌ و به‌ هر‌جائی که دلش می‌خواهد برود چون ایرانی‌ که نیست، وطن که ندارد و عملیاتش هم که قانونی‌ نیست، غیر قانونی است و قانون هم مجازاتش را معین کرده است..."