شنبه، بهمن ۲۲، ۱۳۹۰

۲۲ بهمن؛ تنها روزی که جمهوری اسلامی نگران حجاب زن‌ها نیست

بیست و دوم بهمن ۱۳۹۰











۲۲ بهمن به تنها روزی در ایران تبدیل شده که به نظر می‌رسد مراجع تقلید٬ سپاه٬ بسیج٬ نیرو‌های حزب‌الله و تمام نهاد‌های دینی و سیاسی نگران حجاب زنان نیستند.

این تصاویر مربوط شرکت کنندگان در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن سال ۱۳۹۰ شهر تهران است که از سوی خبرگزاری‌های رسمی و نیمه‌رسمی جمهوری اسلامی مخابره شده است.

پروژه ی جانشینی مجتبی خامنه ای


نخستین چهره جمهوری اسلامی که از نقش مجتبی خامنه ای در کنش ها و تصمیمات پشت پرده جمهوری اسلامی پرده برداشت، مهدی کروبی بود. زمانی که محمود احمدی نژاد به دور دوم انتخابات سال 84 رفت، کروبی علنا از دخالت مجتبی خامنه ای در انتخابات پرده برداشت. در کودتای انتخاباتی 22 خرداد نقش مجتبی خامنه ای آشکارتر شد و برای نخستین بار مردم علیه او شعار دادند (مجتبی بمیری رهبری را نبینی.)

از آن زمان تابه امروز این شایعه که مجتبی خامنه ای برای جانشینی پدر آماده می شود روزبه روز قوت بیشتری گرفته است. در سالهای گذشته برای مهیا کردن زمینه جانشینی سید مجتبی خامنه ای عوامل مورد اعتماد بیت رهبری در پستهای حساس نظامی و امنیتی رژیم گماشته شده اند.

حذف چهره های استخواندار و تاریخی جمهوری اسلامی از صحنه و برگماشتن مهره هایی که به خودی خود ریشه و نفوذی در دستگاههای دولتی ندارند وهویت و قدرتشان از بیت رهبری کسب می کنند در سالهای اخیر گام به گام و به دقت توسط شخص مجتبی خامنه ای و پدرش دنبال شده است.

درک و تحلیل این مساله که چرا بیت رهبری کودتای انتخاباتی 22 خرداد 88 را مهندسی کرد، چرا کسانی مثل هاشمی رفسنجانی را تحمل نمی کند، چرا فرماندهان صاحب نام و نفوذ سپاه را در سالهای گذشته به حاشیه رانده اند؟ و چرا مجلس خبرگان و مجلس شورا تا به این حد، بی اختیار و بی مقدار کرده؟ بدون ارتباط دادن آن با پروژه جانشینی مجتبی خامنه ای ناممکن است.

خامنه ای بدون این پروژه نیازی به سرکوب و حذف تمام چهره های مسوول سالهای رهبری آیت اله خمینی و حذف اصلاح طلبان از قدرت که هزینه های سنگینی را به نظام حاکم و شخص خامنه ای تحمیل کرده است، نمی توانست داشته باشد. اما وقتی قرار بر آن باشد که جمهوری اسلامی به نظام سلطنتی اسلامی سلسله خامنه ای تبدیل شود، طبعا باید همه چهره ها و کانون های احتمالی مانع ومخالف با این دگردیسی نظام از میان برداشته شوند و محافل نظامی و امنیتی تحت رهبری خامنه ای و آقازاده او بر همه ارکان نظام مسلط شوند. این مرحله که فاز نخستین پروژه موروثی کردن جمهوری اسلامی به شمار می رود، اینک تقریبا کامل شده است.

فازدوم نشاندن شجره خامنه ای در هاله تقدس و همزمان تقدس زدایی از آیت اله خمینی است. چرا که هنوز روشهای خمینی و چهره های تاریخی مورد اعتماد او تهدیدی بزرگ برای عملی کردن پروژه سلطنتی کردن جمهوری اسلامی است. به همین منظور است که مبلغان و مداحان در بی اعتبار کردن چهره های دوره آیت اله خمینی و شخص بنیان گذار نظام و همزمان تقدیس خامنه ای به هر کاری مجاز می شوند.

"امام خامنه ای" لقبی که رسانه های وابسته به بیت رهبری و مداحان، مدتی است برای خامنه ای برگزیده اند، بصیرت خداداد خامنه ای و برعکس ساده لوح وانمود کردن خمینی که سخنرانی حداد عادل نمونه ای از آن ارائه می کند، برنامه ای است که با پیگیری در میان سپاه و بسیج تبلیغ می شود. خامنه ای بر خلاف خمینی از آغاز نیت همه را می داند و در صراط مستقیم فریب اطرافیان را نمی خورد. برای پیشبرد این گونه تبلیغات عوامفریبانه چه کسانی بهتر از آنانی که در دوره رهبری آقای خمینی مطرود و یا در حاشیه بودند و امروزه برای پیشبرد منویات خامنه ای میداندار شده اند.

مصباح یزدی، محمد یزدی، و جریان موسوم به انجمن حجتیه که اعضای آن در بارگاه خامنه ای قرب و منزلت پیدا کرده اند، همگی این روزها برای تقدیس خامنه ای و فرزند او و انتقام وانتقاد از آیت اله خمینی و اطرافیان او که در زمان مسوولیت خود این دسته ها را به حاشیه رانده بودند به صحنه آورده شده اند. گوشه ای از این فعالیتهای پشت پرده را می توان در سخنرانی عضو پیشین انجمن حجتیه، حداد عادل پدر خانم مجتبی خامنه ای که اخیرا برای گروهی از فرماندهان سپاه ایراد شده مشاهده کرد.(متن این سخنان حداد در "روزآن لاین" و "میهن" آمده است) حداد عادل در این سخنرانی ابتدا از ساده لوحی و خوشباوری خمینی سخن می گوید و آنگاه از اطرافیان بی لیاقت او حرف می زند و بعد خامنه ای را نابغه ای بی لغزش و مقدس وانمود می کند و در نهایت نیز مجتبی خامنه ای را پس از رهبر با بصیرت ترین و لایق ترین فرد برای رهبری جمهوری اسلامی معرفی می نماید.

حداد می گوید:
"امام خمینی نیت و باطن خالصی داشت. اما در سن هفتاد و شش سالگی رهبری نظام را برعهده گرفت که بعضا اطرافیانی آلوده داشت... شما این هایی که در بیت حضرت امام بودند و زمانی از امام حکم داشتند و مملکت را اداره می کردند ببینید. اینها الان ماهیتشان روشن شده، اما افکار این ها از همان ابتدا نیز چنین بود و متاسفانه به خاطر باطن پاک و زلال اما [بخوانید ساده لوحی امام] اینها توانسته بودند به بالاترین لایه های حکومت اسلامی رخنه کنند... این اشتباه است که بگوئیم فلانی یار امام بود پس انقلابی بوده است. نه، اینها از ابتدای انقلاب نیز روحیه انقلابی نداشتند. آقای هاشمی از ابتدا نیز ماهیتش همین بود و الان فقط بصیرت مردم زیاد شده و ایشان را شناخته اند. آقای خاتمی یازده سال در این کشور وزیر فرهنگ بود، آیا او لیاقت وزارت فرهنگ نظام اسلامی را داشت؟ آقای موسوی با اصرار امام نخست وزیر بود، آیا او لیاقت نخست وزیری نظام اسلامی را داشت. آقای کروبی رئیس مجلس بود، آیا او لیاقت داشت."

در لابلای همه این سخنان حداد عادل بر ساده لوحی و بی لیاقتی آیت اله خمینی که با اصرار او آدم "بی لیاقتی" مثل موسوی نخست وزیر می شد و شخصی مثل کروبی رئیس مجلس بود، تاکید شده است تا برتری خامنه ای بر آیت اله خمینی آشکار شود.

حداد چنین القاء می کند که این پدر و پسر یعنی خامنه ای و فرزندش شجره طیبه ای هستند که رسالت آنان رهبری جمهوری اسلامی است ولابد سلسله خامنه ای باید تا ظهور حضرت مهدی در ایران سلطنت کند!

می گوید:" دشمن مدت هاست روی تخریب آقا مجتبی کار می کند و تحت عنوان آقا زاده ایشان را مطرح می کنند که انصافا از آن بی اخلاقی های بزرگ دوران است. ایشان همان گونه که حضرت آقا فرمودند خودشان آقا هستند. اگر کسانی گرد شمع وجود ایشان جمع می شوند به خاطر اندیشه والا، روحیه انقلابی، ساده زیستی و عطر افشانی معنوی ایشان است...از دوستان دیگر بپرسید و تحقیق کنید. بعد از حضرت آقا با بصیرت ترین فرد و انقلابی ترین فرد در کشور کیست؟ یقینا نفر دوم هستند در کشور." پس همان گونه که اشاره شد همه کسانی که در دوران آیت اله خمینی صاحب مسوولیت بوده اند، و ممکن است در لحظه تصمیم گیری به مانعی در راه عملی کردن این نقشه تبدیل شوند باید از سرراه برداشته شوند. همه مسوولیتها باید در دست کسانی قرار گیرد که هرچه دارند از بیت رهبری دارند. و موجودیشان به عنوان مسوولان حکومتی مدیون و در گرو ادامه سلطه سلسله خامنه ای بر ایران است.

سلسله ای که شاید پیش از به قدرت رسیدن مجتبی خامنه ای (خامنه ای دوم) منقرض شود!

*پانویس: پس از علنی شدن سخنان حداد عادل او آن را تکذیب کرد و مدعی شد که در جلسه هادیان سپاه و انصار حضور نداشته است.

جمعه، بهمن ۲۱، ۱۳۹۰

توضیحات مهم امنیتی جهت وبگردی



یکی از دوستان بالا(arianman) توضیحاتی را راجع به امنیت در وبگردی و نحوه عملکرد پروتکل های http و https و پورت ها دادند،توجه بفرمایید.

اگر شما با مثلا یک وب پروکسی وارد بالاترین بشید درواقع این پروکسی واسط بین کامپیوتر شما و سرور بالاترین هست. حتی اگر آدرس https بالاترین رو وارد وب پروکسی کنید فقط اطلاعات بین بالاترین و وب پروکسی واسط شما امن هست ولی ارتباط شما با پروکسی همچنان از طریق http هست و دیگه کد شده نیست.این تصور غلطی هست که چون ما آدرس امن جیمیل یا بالاترین رو وارد وب پروکسی میکنیم این ارتباط همچنان مثل وقتی که مستقیم با اونها در ارتباط هستیم امن باشه.

برای درک امنیت در حالتهای مختلف به مثالهای زیر توجه کنید:

حالت1: پورت 443 باز هست و سایت مورد نظر فیلتر نیست بدون هیچ پروکسی و مستقیم وارد جیمیل میشوید.

امنیت مثال 1: ارتباط شما با سرور جیمیل کاملا کد شده و امن هست مگر در موارد نادر مثل سرقت گواهینامه که چند ماه پیش اتفاق افتاد.

حالت 2: پورت 443 باز هست و سایت مورد نظر فیلتر هست و شما برای ورود به بالاترین از پروکسی یورفریدام و یا اولترا استفاده میکنید که از پورت 443 برای کد کردن استفاده میکنند:
مثال2:   http://balatarin.com

امنیت مثال 2: ارتباط بین سرور بالاترین و سرور یورفریدام یا اولترا امن نیست ولی ارتباط از سرور یورفریدام و یا اولترا با کامپیوتر شما کاملا امن و و کد شده هست.

حالت 3: پورت 443 باز هست و سایت مورد نظر فیلتر هست و شما برای ورود به بالاترین از پروکسی یورفریدام و یا اولترا استفاده میکنید که از پورت 443 برای کد کردن استفاده میکنند:
مثال3:   httpS://balatarin.com

امنیت مثال 3: ارتباط بین سرور بالاترین و سرور یورفریدام یا اولترا امن است و ارتباط از سرور یورفریدام و یا اولترا با کامپیوتر شما کاملا امن و کد شده هست.

حالت 4: پورت 443 بسته هست و سایت مورد نظر مثل جیمیل فیلتر نیست و میخواهید مستقیم وارد سایت بشید:

امنیت مثال 4: شما اصولا امکان ورود مستقیم به جیمیل رو ندارید و چون جیمیل ارتباط http رو بدلایل امنیتی ساپورت نمیکنه دیگه نمیتونید به هیچ روشی مستقیم واردش بشید.

حالت 5: پورت 443 بسته هست و سایت مورد نظر مثل جیمیل فیلتر نیست و چون نمیتونید مستقیم واردش بشید از یک پروکسی امن مثل یورفریدام استفاده میکنید و یا فیلتر است (مثل بالاترین) از یک پروکسی امن مثل یورفریدام استفاده میکنید:

مثال5:  : httpS://mail.google.comاز طریق یورفریدام
http://balatarin.com 
از طریق یورفریدام
httpS://balatarin.com 
از طریق یورفریدام
امنیت مثالهای 5: بدلیل بسته شدن پورت 443 برنامه یورفریدام قادر به ارتباط با سرور خودش نیست بنابراین از این راه هم امکان به ورود به جیمیل یا هیج سایت دیگه ای رو ندارید.

حالت 6: چون از طریق روشهای معمول نمیتونید وارد جیمیل یا بالاترین بشید ناچار میشید از یک وب پروکسی که از پورت ناامن 80 استفاده میکنه بهره بگیرید:

مثالهای6:                        

امنیت مثالهای 6: اگر به پروتکل آدرسهای مثال 6 نگاه بندازید متوجه میشید که اینها در اصل دارند از طریق http اطلاعات رو به شما میرسونند و اگرچه در ظاهر شما دارید از https سایتهای جیمیل و بالاترین استفاده میکنید ولی در واقع این ارتباط امن فقط بین سرورهای جیمیل و یا بالاترین با وب پروکسی هست و ارتباط سرور وب پروکسی با کامپیوتر شما به هیچ عنوان کد شده و امن نیست و براحتی قابل شنود هست به این صورت:

سرور جیمیل/بالاترین=کد شدن اطلاعات<--->ارتباط امن--->دی کد شدن اطلاعات=سرور وب پروکسی

سرور وب پروکسی=اطلاعات کد نشده<----->ارتباط ناامن---->اطلاعات کد نشده=اینترنت جمهوری اسلامی

اطلاعات کد نشده=اینترنت جمهوری اسلامی=استراق سمع<----->ارتباط ناامن---->کامپیوتر شما

حالت 7: حتما با توجه به مثال قبل میگید چون وی پی ان L2TP باز هست پس میشه با اون ارتباط امن برقرار کرد ولی من به این ارتباط مشکوک هستم چون دلیلی نداره وقتی سایر پورتهای امن بسته هستند پورت این پروتکل باز مونده باشه. پس میشه حدس زد اونها میتونن این ارتباط براحتی شنود کنند. مگر اینکه دلیل باز بودنش داشتن امکان استفاده روی پورت های مختلف باشه که من در این مورد اطلاعات بیشتری ندارم نمیتونم نظر بدم.

حالت 8: یه راه دیگه مونده و اون ارتباط ساکس هست که ظاهرا امنیت خوبی داره و مزیت بزرگی که داره استفاده روی پورتهای مختلف هست که بستن همه پورتها برای فیلترینگ ایران تقریبا غیر ممکن و محال هست. هرچند گزارش شده که جدیدا تونستن در این پروتکل هم اختلال بوجود بیارن. البته از اشخاص و سایتهای مطمئن این پروکسی رو تهیه و یا خریداری کنید. 

حالت 9: استفاده از برنامه های پروکسی که از پورت 80 استفاده میکنند و قابلیت کد کردن اطلاعات بین شما و سرور خودشون رو دارند مثل Opera Mini که روی موبایل نصب میشه و اگر سرور فیلتر نشدش رو بتونید پیدا کنید بهترین راه امن برای ارتباط در حال حاضر هست.

موفق باشید

arianman

گزارشی از یک مناظره جنجالی در رادیو


شامگاه دوشنبه یک برنامه رادیویی در ایران به محل منازعه کلامی جریان های اصولگرا تبدیل شد و طی آن عماد افروغ و علی مطهری، حمید رسایی و احمد سالک را “کاسب فتنه” و “دشمن آزادی بیان” خواندند. لحن تند شرکت کنندگان در این برنامه رایویی به گونه ای بود که مجری برنامه قدرت اداره جلسه را برای دقایقی از دست داد
.

به گزارش روز، در ابتدای این برنامه رادیویی علی مطهری “رفتار نظام با مخالفان” را بسیار “خشن” توصیف کرد و گفت: “بله! نظام خشن عملکرد…مردم زیادی به یک آقا رای داده بودند، به نتیجه اعتراض داشتند… در نظرشان در انتخابات تقلب شده بود، اما برخورد حکومت با آنها آنقدر شدید بود که سرانجام کشور را دچار بحران کرد”.

این سخنان در حالی بیان می شد که حمید رسایی، نماینده افراطی حامی دولت و احمد سالک، روحانی تندرویی که به دخالت در جنایات کهریزک متهم است،در مقام پاسخگویی بی وقفه فریاد می زدند و خواستار قطع صحبت های علی مطهری بودند.

حمید رسایی از جمله گفت: “آنها معترض نبودند…آنها آمده بودند بانک ها را آتش بزنند. مگر امام با منافقین چگونه برخورد کرد؟ تعداد اینها نیز زیاد نبود. شما کلی حرف می زنید. اینها تعدادشان کم بود و فتنه گر بودند. از کجا می گویید جمعیت زیاد؟ اولا فرض می کنیم ۱۳ میلیون به اون آقا رای داد، بعد یک عده ای نه در همه ایران که در تهران، نه در همه تهران که در شمال تهران و نه در همه شمال تهران که در برخی محل های پراکنده آمدند و بانک ها و اتوبوس ها را آتش زدند….”.

اما علی مطهری سخنان وی را در حالی که از آنسو، احمد سالک در حال فریاد زدن بود و وقت برای صحبت می خواست قطع کرد و گفت:”آقای رسایی! اصلا مهم نیست چند نفر بودند. برخی می گویند سه میلیون. اصلا نه سه میلیون، یک میلیون، نه ۱۰۰ هزار، نه ۱۰ هزار نفر. آنها اعتراض داشتند و ما آنقدر بد عمل کردیم که اجازه ندادیم حرفشان را بزنند. من می گویم این رسم جهوری اسلامی نیست”.

در اینجا احمد سالک امکان صحبت پیدا کرد و گفت: “آقای مطهری! من از شما تعجب می کنم. اینها از قبل برای کودتا برنامه ریزی کرده بودند. بروید مصاحبه های آن آقا روز ۱۷ خرداد را با رسانه های بیگانه ببینید. آنها قصد آشوب داشتند و ولایت فقیه را هدف گرفته بودند”.

مطهری به وی چنین پاسخ داد: “نخیر آقا جان. حرف بی ربط نزنید! آنها اولش راهپیمایی آرامی برگزار کردند…”.

رسایی حرف های مطهری را قطع کرد و گفت: “آقای مطهری! مگر ۲۵ خرداد نیامدند؟ چه کسی با آنها برخورد کرد؟ چه کسی متعرض شد؟

مطهری پاسخ داد: “مجوز که ندادیم… جمعیت شان آنقدر زیاد بود که نمی توانستیم برخوردی بکنیم. اما بعدا آنچنان برخورد کردیم که مسئله از انتخابات به سمت ولایت فقیه رفت. اینکار را ما خودمان کردیم. اصلا بر فرض آقای سالک نخست وزیر امام و رئیس مجلس هشت سال ایران جاسوس امریکا و اسرائیل و …، آن مردم که جاسوس نبودند، چرا با آنها خشونت کردیم؟ چرا اجازه ندادیم حرفشان را بزنند؟

در واکنش به این سخنان، حمید رسایی اظهار کرد: “مگر امام با منافقین و جبهه ملی در همان سال اول انقلاب برخورد نکرد؟ این چه استدلالی است که تو می کنی برادر!”

مطهری در جواب گفت: “اولا من برادر تو نیستم. در ثانی آن امام بود. ثالثا منافقین اعلام قیام مسلحانه کرده بودند و جبهه ملی هم با رد لایحه قصاص، مرتد محسوب می شد. این ها با مردمی که معتقد بودند در انتخابات تقلب شده خیلی فرق دارد”.

پس از این جدال لفظی، مجری برنامه از حضور افروغ در استودیو خبر داد و خواستار آن شد که وی درباره موضوع نشست یعنی “انتخابات، رسانه و شایعه” صحبت کند، اما افروغ که بر افروخته به نظر می رسید در پاسخ مجری گفت: “من مایلم قبل از آنکه درباره موضوع شما صحبت کنم، به موضوع مهمتری بپردازم و آن هم موضوع کرکسان و کاسبان فتنه است”.

در این هنگام حمید رسایی دوباره شروع به فریاد زدن کرد و خواستار آن شد که افروغ درباره موضوع صحبت کند.

افروغ نیز در پاسخ به این واکنش گفت: “آقای رسایی! چرا وقتی صحبت از کرکس هایی می شود که با ماجرای فتنه کاسبی راه انداخته اند و به مال و قدرت رسیده اند و شکم شان را با مال حرام پر کرده اند، مصداق را به خودتان می گیرید؟

رسایی گفت: “من به خودم نمی گیرم جناب آقای افروغ! منتها در اینجا شما بهتر است به جای این بحث ها، درباره حرف های تان در برنامه پارک ملت که مورد سوء استفاده ضد انقلاب و فتنه قرار گرفت صحبت کنید”.

افروغ در پاسخ گفت: “خب! خوب است که آقای وکیل الدوله، موضوع برنامه پارک ملت را به میان کشید. در همان شب من پیامک های تهدید آمیزی دریافت کردم با این مضمون که تو به ولایت فقیه لطمه زدی…”.

رسایی حرف او را قطع کرد و گفت:” آن شب نبود، فردایش بود”.

افروغ جواب داد: “بله. فردا شب اش این آقایی که نمی دانیم ناگهان از کجا صاحب و معیار و شاقول نظام شده، برای من پیامک تهدید آمیز فرستاد”.

در پس زمینه صحبت های افروغ، حمید رسایی بی وقفه فریاد می زد.

اما افروغ چنین ادامه داد: “حرف من همین است. یک عده که من آنها را کاسبین فتنه می دانم، مثل کرکس به جان هر نوع آزادی اندیشه افتاده اند. کجای حرف های من در برنامه پارک ملت، بر ضد ولایت فقیه بود که این آقا به خودش اجازه می ده در نشریه اش مرا عامل آمریکا بخواند”.

رسایی گفت: “تمام سایت های ضد انقلاب از حرف های شما خوشحال شدند”.

افروغ گفت: “اینکه آنها خوشحال شدند، چه ربطی به حرف های من دارد”.

رسایی گفت: “امام فرموده هر وقت بیگانگان از حرف ما خوشحال شدند، باید به خود شک کنیم”.

در این میان مطهری حرف رسایی را قطع کرد و گفت: “نظر امام این نبوده که ما همه را خفه کنیم. این چه معیاری است؟ مگر رسانه های بیگانه همان زمان که امام فرمان ۸ ماده ای صادر کردند، خوشحال نشدند؟

رسایی گفت: “حرف من آن است که جای بحث های آقای افروغ در تلویزیون نبود. آنهم یکطرفه. ایشان شبهاتی مطرح کردند.”

افروغ گفت: “خب آقای عالم! الان ما سراپا گوشیم که استدلال های شما را بشنویم”.

رسایی گفت: “بحث این است که رسانه های بیگانه…”.

افروغ صحبت اش را قطع کرد و گفت:” آقا فرار نکن. مگر ادعا نکردی استدلال داری. بفرما ما گوش می دهیم”.

رسایی گفت: “آقای افروغ باید در یک برنامه کارشناسی بحث کرد”.

مجری گفت: “آقای رسایی به مخاطبان توهین نفرمایید. این برنامه یکی از تخصصی ترین برنامه های رادیو است لطفا جواب بدهید”.

رسایی گفت: “من الان حضور ذهن ندارم…”.

افروغ گفت: “این هم از استدلال آقایان”.

پس از این مشاجره، مطهری وارد بحث شد و گفت: “اینکه امثال رسایی می گویند جای این بحث در تلویزیون نیست حرف مهملی است. با همین تنگ نظری ها کار را به اینجا کشانده ایم”.

رسایی گفت: “آقای باهنر(به اشتباه)! حضرت آیت الله شهید مرتضی مطهری هم در همان اول انقلاب در برنامه های تلویزیونی که شرکت می کردند، از گروه های دیگر هم می آمدند. حضرت آیت الله مصباح بودند و آقایان دیگر”.

مطهری گفت: “تاریخ بلد نیستی آقا جان! اولا اسم من باهنر نیست و مطهری است. در ثانی شهید مطهری هرگز به آن نشست ها نرسید. شهید بهشتی می رفتند. اتفاقا شهید مطهری موضوع انقلاب اسلامی را در یک برنامه جداگانه و به صورت تک نفره مطرح کردند”.

رسایی گفت: “فرق نمی کند!( خنده) به هر حال ما با هم دوستیم فعلا آقای مطهری”.

مطهری جواب داد: “والا ما با شما دوستی نداریم”.

رسایی: “فعلا که هستیم”.

مطهری: “حالا فعلا متاسفانه بله شما هم …”.

افروغ گفت: “آقای رسایی! هنوز جواب نداده اید!”

رسایی گفت: “حرف من این است که آقای افروغ زمانی در درون خانواده انقلاب بوده”.

افروغ گفت: “چرا می گویی بوده؟ یعنی الان نیستم؟

رسایی: “اگر نبودید که من با شما حرف نمی زدم”.

افروغ جواب داد: “به به خیلی ممنون. چه اعتماد به نفسی دارید”.

مطهری گفت: “همین تنگ نظری باعث وضع موجود است. من به آقای سالک هم می گویم که نباید از آزادی ترسید”.

سالک گفت: “من نگفتم نباید کسی حرف بزند”.

مطهری: “منظور شما دقیقا همین بود. شما با آزادی مخالفید”.

رسایی به وسط حرف ها دوید و گفت: “خب شما که نماینده هستید، مگر تا به حال کم حرف های ضد انقلاب را زده اید؟

مطهری جواب داد: “بس کنید این بچه بازی ها را. شما که سهم تان را گرفته اید. نماینده حق دارد درباره تمام مسائل جاری کشور اظهار نظر کند”.
این برنامه در حالی که رسایی فریاد می زد “و شورای نگهبان هم حق دارد رد اش کند”، در فضایی متشنج به پایان رسید.