چهارشنبه، مرداد ۲۶، ۱۳۹۰

ایران بین دو انقلاب


یرواند آبراهامیان استاد دانشگاههای پرینستون و آکسفورد و نویسنده ایرانی الاصل در ابتدا قصد نوشتن رساله‌ای در مورد حزب توده ایران را داشته است اما بعدها چنان موضوعات را تنیده در هم می بیند که تصمیم می‌گیرد سیر تحولات انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی را به نگارش در آورد.

این کتاب با ارائه مطالعه‌ای موردی در مبانی اجتماعی سیاست، امیدوار است هم بر مسائل عمده در توسعه سیاسی بویژه نقش ستیزهای قومی در کشورهای در حال ظهور و هم بر مسائل نظری در جامعه‌شناسی سیاسی بخصوص مزایا و نیز معایب تحلیل طبقاتی پرتوی افکنده باشد. فرض اساسی در سراسر این کتاب رویکرد نومارکسیستی ئی.پی. تامپسن است که پدیده طبقه را نباید صرفاً برحسب ارتباط آن با شیوه تولید (آن‌گونه که مارکسیست‌های آیینی اغلب معتقدند)؛ بلکه برعکس در متن زمان تاریخی و اصطکاک اجتماعی آن با دیگر طبقات معاصر درک کرد.

یکی از نقاط ضعف این کتاب این است که به طور تفصیلی به احزاب ایرانی و طیف های روشنفکری ایران می پردازد اما در مورد نقش روحانیون و تاثیر پذیری مردم از این قشر به نظر می رسد آنچنان که باید حق مطلب را ادا نمی کند.

متأسفانه باید گفت نگاه جانبدارانه و یک‌ سویه آقای آبراهامیان به رضاخان موجب شده است که عمداً یا سهواً بسیاری از حقایق تاریخی در کتاب ایشان ناگفته ماند و اظهارنظرهای صورت‌گرفته درباره مسائل و موضوعات مختلف این دوران، به هیچ وجه از اتقان و استحکام لازم برخوردار نباشد. به عنوان نمونه، هنگامی که ایشان از «شتاب دادن به عزیمت نیروهای انگلیسی از ایران» توسط رضاخان پس از کودتای سوم اسفند سخن می‌گوید و بدین ترتیب چهره‌ای ضد انگلیسی برای وی ترسیم می‌کند، باید انگشت تحیر به دندان گزید، که چگونه ممکن است برای دست‌یابی به چنین منظوری، حقایق مسلم تاریخی را نادیده گرفت و خوانندگان را به مسیری کج‌راهه در تاریخ معاصر رهنمون شد؟

درست است که نیروهای نظامی انگلیسی پس از کودتای سوم اسفند به سرعت ایران را ترک کردند؛ اما مسأله این نبود که رضا خان با به دست‌گیری قدرت، آن‌ها را از ایران اخراج کرد؛ بلکه واقعیت این بود که انگلیسی‌ها رضاخان را بر سر کار آوردند تا بتوانند نیروهای نظامی خود را با خیالی آسوده به سرعت از ایران خارج سازند و در مناطقی که به شدت به آن‌ها نیاز داشتند، به کار گیرند.

این کتاب بیش از آن‌که مبتنی بر واقعیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران باشد، بر مبنای ذهنیات و علایق سیاسی و فرهنگی نویسنده محترم آن، آقای آبراهامیان به رشته تحریر درآمده است، به طوری که بسیاری از وقایع و رویدادها و اخبار مندرج در این کتاب تحت تأثیر این ذهنیات از واقعیات تاریخی فاصله گرفته یا حتا به کلی تحریف شده‌اند. از سوی دیگر تحلیل‌های ارائه‌شده نیز به اجبار نویسنده، در قالب‌های تنگ طبقاتی ریخته و به خوانندگان عرضه شده است؛ لذا این کتاب بیش از آن‌که واقعیات جامعه و حکومت ایران را در سال‌های میان دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی بازگو کند، تصویری مجازی و تخیلی از این دوران پیش ‌روی خوانندگان قرار می‌دهد.

در این کتاب  ۱۸۰ صفحه‌ای «زمینه تاریخی، سیاست برخوردهای اجتماعی و ایران معاصر» از بخش‌های اصلی محسوب می‌شوند.
شایان ذکر است، کتاب «ایران بین دو انقلاب؛ از مشروطه تا انقلاب اسلامی» نوشته «یرواند آبراهامیان» استاد دانشگاه نیویورک (ترجمه احمد گل‌محمدی ومحمدابراهیم فتاحی، چاپ "«نشر نی"، دیگری ترجمه کاظم فیروزمند و محسن مدیرشانه‌چی و حسن شمس‌آوری چاپ "نشر مرکز") ،از جمله کتاب‌هایی است که همواره مورد استفاده و بهره‌برداری استادان و دانشجویان در حوزه علوم سیاسی، جامعه‌شناسی، تاریخ و تحولات سیاسی معاصر قرار می‌گیرد! تا جایی که در مواردی جزء منابع مطالعاتی آزمون کارشناسی ارشد و دکتری رشته‌های فوق قلمداد می‌شود. ضمن این‌که دکتر آبراهامیان از جمله روشنفکرانی است که آثارش مورد توجه محافل روشنفکری لاییک و سکولار داخلی هم بوده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر