یکشنبه، مهر ۱۷، ۱۳۹۰

قرآن نمی‌گوید که باید مرتد را به قتل رساند

 
در برنامه این هفته دیدگاه‌ها (رادیو فردا) سه میهمان برنامه به بررسی ابعاد مختلف حقوقی، فقهی و حقوق بشری پرونده کشیش یوسف ندرخانی و صدور حکم اعدام برای ارتداد نشسته‌اند:
 محمدعلی دادخواه، وکیل یوسف ندرخانی در تهران، حجت‌الاسلام احمد منتظری، فرزند مرجع تقلید فقید شیعیان آیت‌الله حسینعلی منتظری در قم و عبدالکریم لاهیجی، نایب رئیس فدراسیون جامعه‌های جهانی دفاع از حقوق بشر در پاریس.
شما گفتید که به حکم فقها استناد کردید. کدام یک از فقها؟
ما به ۵ نفر فقیه استناد کردیم که صراحتا مورد را مشمول قتل و کشتن او نمی‌دانستند. حضرت آیت‌الله منتظری، آیت‌الله اردبیلی، آیت‌الله صانعی، آیت‌الله کرامی و آیت الله مظاهری. در میان فقهای معاصر ما یک فقیه شرف‌اندیش وجود دارد که با دقت و ریزبینی مجزا مسئله ارتداد را بررسی کرده‌اند و در این خصوص کتابی به نام فقه استدلالی نوشته‌اند.
این فقیه بزرگوار حضرت آیت‌الله سید محمد جواد غروی است که در کتاب خودش صراحتا می‌گوید هیچگاه در زمان پیامبر هیچکس را به علت ارتداد به قتل نرساندند. حتی در زمان پیامبر کسانی پیدا شدند و آمدند گفتتند «تو پیامبر نیستی». پیامبر گفت فقط خدا شاهد است که من پیامبرم. در زمان پیامبر یک نفر ادعای پیامبری کرد و یک زن دیگری ادعای پیامبری کرد و این دو با هم ازدواج کردند و پیامبر آنها را به قتل نرساند.
هیچ‌یک از آیات قرآن حکایت از این نمی‌کند که مرتد را باید به قتل رساند. این تحقیقات خوشبختانه هست. ما هم به دادگاه ارایه دادیم و امیدوارم دادگاه بدون هیچ نظری بیطرفانه اینها را بررسی کند و به نتیجه علمی برسد چون یک رسیدگی عادلانه و منصفانه ایجاب می‌کند که به این واقعیت‌های غیرقابل انکار توجه کنند. از یاد نبریم که اجتهاد در مقابل نفس در فقه شیعه و مبانی اصول استنباط باطل است.

آقای احمد منتظری، می‌شود مسایل را یک مقدار باز کنید. ارتداد ملی یا ارتداد اساسا چیست؟ احکام مراجع و علمایی که آقای دادخواه به آن اشاره کردند در این باره چه بوده؟ حکم خود آیت‌الله منتظری را هم تشریح کنید.
احمد منتظری: نظر آقای دادخواه کاملا درست است. این آقایان، این پنج فقیه، اجازه نمی‌دهند مرتد چه ملی و چه فقهی اعدام شود. اگر از روی تحقیق باشد. یعنی کسی تحقیق کرده و حالا درست یا نادرست تشخیص داده که از دین اسلام باید برود و دین دیگری انتخاب کند چنین کسی را نمی‌شود اعدام کرد. چون ما تابع قرآنیم و قرآن صریحا می‌گوید که اگر کسی از دین خارج شود اعمال او تباه است و جزای او جهنم است. این که باید او را کشت هیچ اشاره‌ای ندارد و بنابراین نمی‌شود روایتی بیاید بر ضد قرآن حکم کند و روایت صریح داریم که هر روایتی برضد قرآن بود آن را کنار بگذارید و دور بیاندازید.
خدا به پیغمبر می‌فرماید که در مورد مسلمین... این طور نیست که بر آنها سیطره داشته باشی و آنها را مجبور کنی و فقط می‌توانی آنها را بشارت بدهی و باز بگذاری. یعنی ابلاغ کنی و این که آنها بپذیرند یا نه، دیگر با تو نیست. یعنی صریحا گفته می‌شود «لا اکراه فی الدین». در دین اکراه و اجبار نیست. اگر در اصل پذیرش دین اکراه نیست چطور در ادامه‌اش می‌شود اکراه باشد. یک چیز کاملا مشخص است و من فکر می‌کنم فتوایی بوده برای زمانی خاص در صدر اسلام که بعضی برای مسخره کردن می‌آمدند یک شب ایمان می‌آوردند و بعد می‌گفتند ما تحقیق کردیم و بر می‌گشتند. این صریحا گفته شده که در یک روز چند بار ایمان می‌آوردند و کافر می‌شدند. برای این که جلوی این کار گرفته شود این حکم داده شده ولی هیچ عمل نشده. یعنی هیچکس در آن زمان هم به جرم ارتداد اعدام نشده که الان بخواهد این اعدام سابقه تاریخی داشته باشد.

۱ نظر: