یکشنبه، مهر ۱۰، ۱۳۹۰

شاه عباس و متملقین

نقل است؛  "شاه عباس صفوی"  رجال کشور را به ضیافت شاهانه  میهمان کرد، دستور داد تا درسرقلیان­ها بجای تنباکو، ازسرگین(پشکل) اسب استفاده نمایند. میهمان­ها مشغول کشیدن قلیان شدند!  ودود و بوی پهنِ اسب فضا را پر کرد، اما رجال - از بیم ناراحتی‌ شاه -  پشت سر هم بر نی قلیان پُک عمیق زده و با احساس رضایت دودش را هوا می دادند!  گویی در عمرشان، تنباکویی به آن خوبی‌ نکشیده اند!
شاه  رو به آنها کرده و گفت: "سرقلیان­ها با بهترین تنباکو پر شده اند، آن را حاکم همدان برایمان فرستاده است".

همه از تنباکو و عطر آن  تعریف کرده و گفتند:"براستی تنباکویی بهتر از این نمی‌توان یافت".

شاه به رئیس نگهبانان دربار - که پک‌های بسیار عمیقی به قلیان می­زد-  گفت: " تنباکویش چطور است؟ "

رئیس نگهبانان گفت:"به سر اعلیحضرت قسم، پنجاه سال است که قلیان می‌کشم، اما تنباکویی به این عطر و مزه ندیده­ام!"

شاه با تحقیر به آنها نگاهی‌ کرد و گفت:" مرده شوی تان  ببرد که بخاطر حفظ پست و مقام، حاضرید بجای تنباکو، پِهِن اسب بکشید و بَه‌‌‌ بَه‌‌‌‌‌‌  و چَه چَه کنید !"
ای کاش رجال سیاسی امروز ما به اندازه شاه عباس می فهمیدند و قدری پهن بار متملقین و چاپلوسان می­کردند، تا بدانند که همه این دست بوسی و پابوسی و نقل کرامات و معجزات برای پست و مقام است و لا غیر!

۲ نظر:

  1. اینها خودشون می دونند، اما مسئله اینجاست که از همین چیزها لذت می برن و نیاز دارن که کسی یا کسانی دائم ازشون تعریف و تمجید بی خودی کنن! اینقدر تملق شنیدند که دیگه خودشون باورشون شده واقعاً کسی هستند!!

    پاسخحذف
  2. امام علی:باید بر دهان متملقین و مداحان خاك بپاشید

    پاسخحذف