شنبه، بهمن ۲۲، ۱۳۹۰

پروژه ی جانشینی مجتبی خامنه ای


نخستین چهره جمهوری اسلامی که از نقش مجتبی خامنه ای در کنش ها و تصمیمات پشت پرده جمهوری اسلامی پرده برداشت، مهدی کروبی بود. زمانی که محمود احمدی نژاد به دور دوم انتخابات سال 84 رفت، کروبی علنا از دخالت مجتبی خامنه ای در انتخابات پرده برداشت. در کودتای انتخاباتی 22 خرداد نقش مجتبی خامنه ای آشکارتر شد و برای نخستین بار مردم علیه او شعار دادند (مجتبی بمیری رهبری را نبینی.)

از آن زمان تابه امروز این شایعه که مجتبی خامنه ای برای جانشینی پدر آماده می شود روزبه روز قوت بیشتری گرفته است. در سالهای گذشته برای مهیا کردن زمینه جانشینی سید مجتبی خامنه ای عوامل مورد اعتماد بیت رهبری در پستهای حساس نظامی و امنیتی رژیم گماشته شده اند.

حذف چهره های استخواندار و تاریخی جمهوری اسلامی از صحنه و برگماشتن مهره هایی که به خودی خود ریشه و نفوذی در دستگاههای دولتی ندارند وهویت و قدرتشان از بیت رهبری کسب می کنند در سالهای اخیر گام به گام و به دقت توسط شخص مجتبی خامنه ای و پدرش دنبال شده است.

درک و تحلیل این مساله که چرا بیت رهبری کودتای انتخاباتی 22 خرداد 88 را مهندسی کرد، چرا کسانی مثل هاشمی رفسنجانی را تحمل نمی کند، چرا فرماندهان صاحب نام و نفوذ سپاه را در سالهای گذشته به حاشیه رانده اند؟ و چرا مجلس خبرگان و مجلس شورا تا به این حد، بی اختیار و بی مقدار کرده؟ بدون ارتباط دادن آن با پروژه جانشینی مجتبی خامنه ای ناممکن است.

خامنه ای بدون این پروژه نیازی به سرکوب و حذف تمام چهره های مسوول سالهای رهبری آیت اله خمینی و حذف اصلاح طلبان از قدرت که هزینه های سنگینی را به نظام حاکم و شخص خامنه ای تحمیل کرده است، نمی توانست داشته باشد. اما وقتی قرار بر آن باشد که جمهوری اسلامی به نظام سلطنتی اسلامی سلسله خامنه ای تبدیل شود، طبعا باید همه چهره ها و کانون های احتمالی مانع ومخالف با این دگردیسی نظام از میان برداشته شوند و محافل نظامی و امنیتی تحت رهبری خامنه ای و آقازاده او بر همه ارکان نظام مسلط شوند. این مرحله که فاز نخستین پروژه موروثی کردن جمهوری اسلامی به شمار می رود، اینک تقریبا کامل شده است.

فازدوم نشاندن شجره خامنه ای در هاله تقدس و همزمان تقدس زدایی از آیت اله خمینی است. چرا که هنوز روشهای خمینی و چهره های تاریخی مورد اعتماد او تهدیدی بزرگ برای عملی کردن پروژه سلطنتی کردن جمهوری اسلامی است. به همین منظور است که مبلغان و مداحان در بی اعتبار کردن چهره های دوره آیت اله خمینی و شخص بنیان گذار نظام و همزمان تقدیس خامنه ای به هر کاری مجاز می شوند.

"امام خامنه ای" لقبی که رسانه های وابسته به بیت رهبری و مداحان، مدتی است برای خامنه ای برگزیده اند، بصیرت خداداد خامنه ای و برعکس ساده لوح وانمود کردن خمینی که سخنرانی حداد عادل نمونه ای از آن ارائه می کند، برنامه ای است که با پیگیری در میان سپاه و بسیج تبلیغ می شود. خامنه ای بر خلاف خمینی از آغاز نیت همه را می داند و در صراط مستقیم فریب اطرافیان را نمی خورد. برای پیشبرد این گونه تبلیغات عوامفریبانه چه کسانی بهتر از آنانی که در دوره رهبری آقای خمینی مطرود و یا در حاشیه بودند و امروزه برای پیشبرد منویات خامنه ای میداندار شده اند.

مصباح یزدی، محمد یزدی، و جریان موسوم به انجمن حجتیه که اعضای آن در بارگاه خامنه ای قرب و منزلت پیدا کرده اند، همگی این روزها برای تقدیس خامنه ای و فرزند او و انتقام وانتقاد از آیت اله خمینی و اطرافیان او که در زمان مسوولیت خود این دسته ها را به حاشیه رانده بودند به صحنه آورده شده اند. گوشه ای از این فعالیتهای پشت پرده را می توان در سخنرانی عضو پیشین انجمن حجتیه، حداد عادل پدر خانم مجتبی خامنه ای که اخیرا برای گروهی از فرماندهان سپاه ایراد شده مشاهده کرد.(متن این سخنان حداد در "روزآن لاین" و "میهن" آمده است) حداد عادل در این سخنرانی ابتدا از ساده لوحی و خوشباوری خمینی سخن می گوید و آنگاه از اطرافیان بی لیاقت او حرف می زند و بعد خامنه ای را نابغه ای بی لغزش و مقدس وانمود می کند و در نهایت نیز مجتبی خامنه ای را پس از رهبر با بصیرت ترین و لایق ترین فرد برای رهبری جمهوری اسلامی معرفی می نماید.

حداد می گوید:
"امام خمینی نیت و باطن خالصی داشت. اما در سن هفتاد و شش سالگی رهبری نظام را برعهده گرفت که بعضا اطرافیانی آلوده داشت... شما این هایی که در بیت حضرت امام بودند و زمانی از امام حکم داشتند و مملکت را اداره می کردند ببینید. اینها الان ماهیتشان روشن شده، اما افکار این ها از همان ابتدا نیز چنین بود و متاسفانه به خاطر باطن پاک و زلال اما [بخوانید ساده لوحی امام] اینها توانسته بودند به بالاترین لایه های حکومت اسلامی رخنه کنند... این اشتباه است که بگوئیم فلانی یار امام بود پس انقلابی بوده است. نه، اینها از ابتدای انقلاب نیز روحیه انقلابی نداشتند. آقای هاشمی از ابتدا نیز ماهیتش همین بود و الان فقط بصیرت مردم زیاد شده و ایشان را شناخته اند. آقای خاتمی یازده سال در این کشور وزیر فرهنگ بود، آیا او لیاقت وزارت فرهنگ نظام اسلامی را داشت؟ آقای موسوی با اصرار امام نخست وزیر بود، آیا او لیاقت نخست وزیری نظام اسلامی را داشت. آقای کروبی رئیس مجلس بود، آیا او لیاقت داشت."

در لابلای همه این سخنان حداد عادل بر ساده لوحی و بی لیاقتی آیت اله خمینی که با اصرار او آدم "بی لیاقتی" مثل موسوی نخست وزیر می شد و شخصی مثل کروبی رئیس مجلس بود، تاکید شده است تا برتری خامنه ای بر آیت اله خمینی آشکار شود.

حداد چنین القاء می کند که این پدر و پسر یعنی خامنه ای و فرزندش شجره طیبه ای هستند که رسالت آنان رهبری جمهوری اسلامی است ولابد سلسله خامنه ای باید تا ظهور حضرت مهدی در ایران سلطنت کند!

می گوید:" دشمن مدت هاست روی تخریب آقا مجتبی کار می کند و تحت عنوان آقا زاده ایشان را مطرح می کنند که انصافا از آن بی اخلاقی های بزرگ دوران است. ایشان همان گونه که حضرت آقا فرمودند خودشان آقا هستند. اگر کسانی گرد شمع وجود ایشان جمع می شوند به خاطر اندیشه والا، روحیه انقلابی، ساده زیستی و عطر افشانی معنوی ایشان است...از دوستان دیگر بپرسید و تحقیق کنید. بعد از حضرت آقا با بصیرت ترین فرد و انقلابی ترین فرد در کشور کیست؟ یقینا نفر دوم هستند در کشور." پس همان گونه که اشاره شد همه کسانی که در دوران آیت اله خمینی صاحب مسوولیت بوده اند، و ممکن است در لحظه تصمیم گیری به مانعی در راه عملی کردن این نقشه تبدیل شوند باید از سرراه برداشته شوند. همه مسوولیتها باید در دست کسانی قرار گیرد که هرچه دارند از بیت رهبری دارند. و موجودیشان به عنوان مسوولان حکومتی مدیون و در گرو ادامه سلطه سلسله خامنه ای بر ایران است.

سلسله ای که شاید پیش از به قدرت رسیدن مجتبی خامنه ای (خامنه ای دوم) منقرض شود!

*پانویس: پس از علنی شدن سخنان حداد عادل او آن را تکذیب کرد و مدعی شد که در جلسه هادیان سپاه و انصار حضور نداشته است.

۲ نظر:

  1. هر چی میخوریم از جهلمان است امیدوارم خداوند کمی به شما بصیرت و بینش عطا کند که کمتر یاوه گویی کنید.

    پاسخحذف