"از
آنجایی که سران ایران از ابتدا برخلاف وعده های خود در توافق نامه عمل کردند و در
امور داخلی عراق دخالت کرده و از بازگزداندن سرزمین های متعلق به عراق خودداری می
کنند ، من در همین جلسه اعلام می کنم که قرارداد مارس ۱۹۷۵ از جانب عراق ملغی و
منتفی است"
این بخشی از صحبت های صدام حسین رئیس جمهور پیشین عراق است که یک
ماه قبل از آغاز حمله سراسری به ایران در حضورنمایندگان مجلس این کشور ایراد شد،
شاید زمانی که صدام حسین در این جلسه سودای رسیدن به تهران را در سرمی پروراند و
درافکار خود آروزی زندگی آرام در محمله را داشت ، هیچ فکرش را هم نمی کرد که روزی
همانند دیگر سران دیکتاتوربرای همیشه به زباله دان تاریخ سپرده شود.
همه چیز از ۲۶ شهریور آغاز می شود
با لغو یکطرفه قراداد مارس ۱۹۷۵ از طرف عراق در ۲۶ شهریو ۱۳۵۹،
مرزهای کم و بیش نا آرام ایران و عراق به طور کامل متشنج می شود، هواپیماهای میگ
عراق هرازچند گاهی وارد مرزهای هوایی ایران می شدند و حتی درچند مورد نقاطی از خاک
ایران را با بمب های خود با آتش کشیدند.
نیروی هوایی ارتش ایران هم ناگزیر وارد این درگیری های تحمیلی شده
و جنگده های متجاوز را از حریم هوایی ایران دورمی کرد، اما درواپسین روزهای
تابستان سال ۱۳۵۹ شعله های پراکنده این درگیری ها تبدیل به زبانه های آتش یک جنگ
تمام عیارمی شود.
صدام تصمیم خود را عملی می کند و
با حملات گسترده از زمین و هوا رسما وارد جنگ با ایران می شود، در روز ۳۱ شهریور
تقریبا همه قافلگیر شده بودند،هیچ کس فکرش را هم نمی کرد که ماجرا تا به این حد
جدی باشد، چرا که درگیری های مرزی اگر چه ناگوار اما کمی و بیش همه جا وجود دارد و
این موضوعی نبود که نگرانی چندانی برای ایران ایجاد کند، اما ایرانی ها و به ویژه
مرزنشین ها که آماده ورود به دومین پاییز بعد از انقلاب بودند، ناگهان خود را
گرفتار هجومی خونبار و گسترده می دیدند.
آتش حملات هوایی روز ۳۱ شهریور اگرچه دامن مناطق مسکونی و مناطق
حساس همانند پالایشگاه ها و فرودگاه ها را هم گرفت، اما یک هدف عمده داشت: «پایگاه
های شکاری نیروی هوایی ارتش ایران»
صدام حسین قصد داشت طبق محاسباتی که کرده بود باقیمانده نفس نیروی
هوایی ایران را هم بگیرد، بنابراین نابودی فرودگاه ها و پایگاه های هوایی اصلی
حریف از جمله همدان و بوشهر هدف اصلی جنگده های عراق بود، این موضوع شوخی بردار
نبود ،میگ های عراقی آمده بودند که آسمان را از ایران بگیرند.
حمله عراق را در خواب دیدم
سرتیپ خلبان دهقان ازخلبانان حاضر در روز ۳۱ شهریور در زمان حمله
عراق در پایگاه هوایی همدان است، وی درباره نحوه حمله میگ ها به فرودگاه های ایران
می گوید: در نیمه شب ۳۰ شهریور من در خواب حمله عراق به ایران را مشاهده کردم ، در
آن زمان مشاهده کردم که تعدادی هواپیماهای ناشناس به سمت ایران درحال پرواز است .
فردای آن روز در حدود ساعت ۱۲ ظهر در سالن ناهار خوری پایگاه خواب
شب گذشته ام را برای خلبانان دیگر تعریف کردم ، اما همکاران هر کدام یک نظری
داشتند و به نوعی در رابطه با خواب من واکنش نشان دادند، در همین لحظه بود که
یکباره صدای انفجار مهیبی از باند پرواز پایگاه شننیده شد.
بلافاصله من به سمت اتاق پروازرفتم و در این اتاق با تلفن های ویژه
«هاتلاین» با پایگاه های دیگر تماس گرفتم، متاسفانه با هر کدام از پایگاه های
تهران ، بوشهر و اصفهان که تماس گرفتم هر کدام از حمله هوایی خبر می داند.
همه بهت زده شدیم
"حملات روز اول جنگ جتی خلبانان و
نیروهای آماده نیروی هوایی را هم بهت زده کرد، هیچ فکرش را هم نمی کردیم که عراق
چنین حماقتی کنند" امیر سرتیپ خلبان بازنشسته ضرابی از خلبانان حاضر در زمان حمله
سراسری عراق با بیان این مطلب می افزاید: انتظار حمله به صورت گسترده را نداشتیم.
بعداز حملات عراق دربعد از ظهر روز ۳۱ شهریور به سرعت جلسه ای
اضطراری در ستاد فرماندهی نیروی هوایی ارتش با ریاست سرهنگ فکوری فرمانده وقت
نیروتشکیل می شود و در این جلسه فرماندهان تصمیم می گیرند که پاسخی فوری به تجاوز
جنگنده های عراقی با استفاده از اصل غافلگیری در دستور کار قرارگیرد.
سرهنگ فکوری در این جلسه می گوید : من به عنوان فرمانده نیروی
هوایی کاری ندارم که پیروز می شویم و یا نه ، ما باید به تکلیف خود عمل کنیم و
آنچه که در توان داریم برای دفاع از کشور به کار بریم .
پاسخ قاطع با اجرای عملیات موسوم "انتقام"
طبق توجیهات عملیاتی دوگروه پروازی البرز و آلفا رد ازاین دو
پایگاه اجرای عملیات را عهده دارباشند، هدف این عملیات نابودی کامل دو پایگاه مهم
کوت و شعیبیه درعراق بود.
"انتقام"اینگونه طرح ریزی شده بود
که در مرحله اول گروه پروازی البرز با ۴ فروند جنگنده f4 معروف به فانتوم از پایگاه شکاری
بوشهر به پرواز درمی آمدند و پایگاه هوایی شعیبیه در جنوب عراق را بمباران می کرد.
هدایت کننده این دسته پروازی خلبان جهانگیر ابن یمین بود ، وی با
اشاره به طرح ریزی این عملیات و چگونگی اجرای آن اظهار داشت: خلبانان این عملیات
به صورت خود جوش همه داوطلب بودند و در ساعت ۱۵ روز ۳۱ شهریور تعداد زیادی از
خلبانان در دفتر فرماندهی جمع شدند و گروه های ۴ فروندی تشکیل شد، بنابراظهارات
ابن یمین دراین عملیات تمامی خلبانان دسته پروازی با ردیف قرارگرفتن خود در میان
دسته پروازی را آشنایی داشتند و وظایف هر فروند به طور کامل مشخص شده بود.
آغاز عملیات ، پرواز ۴ فروند اول
4 فروند فانتوم ایرانی در کمتر از ۹۰ دقیقه بعد از حمله سراسری میگ های عراقی از روی باند پایگاه هوایی بوشهر برخاسته و
به سمت پایگاه هوایی شعیبیه عراق پروازمی کنند، خلبانان گروه البرز اولین
ایرانیانی بودند که پس از شروع رسمی جنگ از مرز گذشتند و وارد حریم عراق شدند.
خلبان ابن یمین درباره نحوه اجرای عملیات «انتقام» می افزاید:
زمانی که واردآسمان هوایی عراق شدیم در ارتفاع بسیار پایین از یک نقطه ای مشترک
حرکت خود را به سمت هدف آغاز کردیم که این مسیر پروازی قبل از عملیات در اتاق
توجیه پایگاه برای خلبانان دسته های پروازی تشریح شده بود.
اما سرتیپ بازنشسته ضرابی از دیگرخلبانان حاضردر این عملیات ضمن
تشریح چگونگی این عملیات می گوید:
در این عملیات باید در یک ساعت مشخص در یک نقطه مشترک در مرز عراق
حضور پیدا می کردیم که پدافند هوایی عراق آمادگی لازم را نداشته باشد، بعد از
پرواز و سوخت گیری هوایی دسته پروازی در ارتفاع پایین مسیر خود را ادامه داد تا
اینکه به دستور فرمانده دسته پروازی از ecm پادها ( دستگاهی برای گمراه کردن
دشمن ) استفاده کردیم.
مرحله دوم ، پایگاه هوایی شعیبیه با خاک یکسان می شود
این سوی مرزها ۴ فانتوم شکاری و کاملا مسلح نیروی هوایی در پایگاه
سوم شکاری همدان آماده بودند تا مرحله دوم "عملیات انتقام" آغاز شود، خلبانان به سمت هواپیماها می
رفتند تا دقایقی بعد به سمت پایگاه هوایی کوت عراق پرواز کنند.
اما در این ساعات عراقی ها کم و بیش و آسوده بودند، آنها تصور می
کردند که نیروی هوایی ایران بعد از خروج مستشاران نظامی آمریکایی ، تحریم های غرب
و حملات سنگین ساعاتی پیش دیگر قادر نخواهد بود حتی یکی از جنگنده های خود را به
پرواز در آورد.
فرمانده دسته پروازی البرزبا تشریح چگونگی اجرای عملیات اظهار
داشت: زمانی که شروع به اوج گیری کردیم ، من به شخصه مشاهده کردم که با سه باند
پروازی در پایگاه هوایی شعیبیه مواجه هستیم، بلافاصله من به خلبانان دیگر گفتم که
هر کدام یکی از باندهای چپ و راست را هدف گیری کنید ، من هم یکباره با یک شیرجه
باند وسط را هدف گرفتم.
در همین لحظه آسمان پر از گلوله ضد هوایی شد و یکدفعه پدافند هوایی
پایگاه با شدت هر چه در توان داشت به سمت گروه البرز شلیک کرد.
خلبان ابن یمین در ادامه با بیان این مطلب که بعد از فرار از تیرس
گلوله های ضد هوایی به ترتیب ۶ بمب ۵۰۰ پاندی را به سمت هدف رها کردیم که
خوشبختانه به هدف اصابت کرد.
بمب های گروه پروازی البرزپایگاه هوایی شعیبیه و جنگنده های داخل
آن را به آتش کشیدند ، این عملیات اولین ضربه جدی نیروی هوایی ایران به عراق بود،
اما دومین ضربه اساسی هم در راه بود!
فانتوم های گروه آلفارد که ساعاتی قبل از پایگاه همدان بلند شده و
به سمت مرز در حرکت بودند ، هنوز به آسمان کوت نرسیده بودند ، «انتقام» باید تکمیل
می شد !
آغاز مرحله سوم ، پرواز ۴ فروند دوم
خلبان پور رضایی با همکاری خلبان دهقان در فانتوم شماره یک ، خلبان
شهید صالحی با همکاری شهید حیدری در فانتوم شماره دو، خلبان کریمی نیا با همکاری
شهید خلبان کوپاردر فانتوم شماره سه و در نهایت خلبان رجبی مقدم با همکاری خلبان جان
فشان در فانتوم شماره چهار گروه پروازی آلفارد را تشکیل می دادند.
سرهنگ خلبان رجبی مقدم درباره ماموریت این گروه پروازی در عملیات
«انتقام» می گوید: در ساعت ۱۵:۳۰ به سمت عراق به پرواز در آمدیم
و به صورت پرواز جمعی با ارتفاع مشخص به سمت جنوب غربی کشور حرکت کردیم.
وی با بیان این مطلب که پایگاه کوت عراق به جهت نزدیکی با مرزهای
ایران انتخاب شده بود، خاطرنشان کرد: این پایگاه به دزفول و مرز همدان نزدیک بود و
تصمیم گرفته شد که در عملیات «انتقام» پایگاه کوت به صورت کامل فلج شود.
این خلبان نیروی هوایی ادامه داد : براساس برنامه ریزی های انجام
شده قرار بر این شد تا فانتوم شماره یک سوم ابتدای باند ، فانتوم شماره دو یک سوم
وسط باند ، فانتوم شماره سه یک سوم انتهای باند و در نهایت فانوتم شماره چهارهم
تمامی نقاط آسیب پذیر پایگاه را مورد هدف قراردهد.
هنوز شعله های پایگاه شعیبیه خاموش نشده بود که آرامش پایگاه هوایی
کوت هم با حضور ۴ فانتوم ایرانی به هم ریخت ، پدافند پایگاه عراق به سرعت وارد
درگیری با جنگنده های ایرانی شد تا شاید بتواند پایگاه را نجات دهد.
خلبان رجبی مقدم می گوید: در زمانی که من برای هماهنگی با دسته
پروازی آمده می شدم و هواپیما را در راستای خط مستقیم فروند های دیگر قرار می دادم
ناگهان دیدم که از زیر هواپیمای شماره دو آتش و دود بلند می شود و بعد از چند
دقیقه فانتوم شماره دو روی رودخانه دجله سقوط کرد، وی می افزید: در آن روز شهید
صالحی و شهید حیدری اولین خلبانان شهید نیروی هوایی در ۸ سال دفاع مقدس بودند.
زمین خوردن یکی از ۴ فانتوم هم نتوانست عملیات «انتقام»ایرانی ها
را متوقف کند، خلبان پوررضایی لیدردسته پروازی آلفارد ، دستورادامه عملیات را
اعلام می کند و پایگاه کوت عراق نیز با بمب های ۳ فانتوم باقی مانده به آتش کشیده
شد.
پایان ماموریت و« انتقام»از ارتش بعث
ماموریت به طور کامل انجام شده بود، هیچ افسر بد بینی درارتش عراق
حتی تصورش را هم نمی کرد که در کمتر از دو ساعت جای دو طرف درگیر عوض شود ،
اینبارنوبت عراق بود تا در شوک حمله نیروی هوایی ایران فروبرود، برنامه ریزی های
ارتش بعث حالا دیگر در مواجه با یک نیروی جنگنده و توانمند با مدافعانی پیروز در
ایران با چالشی جدی روبرو شده بود.
نیروی هوایی ایران که اراده کرده بود مجال مبارزه در آسمان را از
حریف متجاوز بگیرد ، فردای همان روز یعنی در یکم مهرماه سال ۵۹ بزرگترین عملیات
تاریخش را با عنوان کمان ۹۹ اجرا کرد.
در این عملیات ۱۴۰ فروند جنگنده ایران به عمق آسمان عراق نفوذ کرده
و بسیاری از مراکز حیاتی و حساس آن از جمله پایگاه های نظامی ،فرودگاه ها و
پالایشگاه ها را کوبیدند.
آن روز در پیش چشمان صدام حتی آسمان بغداد هم جولانگاه پرندگان
محافظ ایران شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر