محمود دولتآبادی، ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ در دولتآباد شهرستان سبزوار به دنیا آمد. دولتآبادی،
از آغاز مشاغل مختلفی را تجربه کرد، کار روی زمین، چوپانی، پادویی کفاشی، صاف کردن
میخهای کج (این کار هنوزهم دردولت آباد و روستاهای دیگر سبزوارتوسط نوجوانان
وجوانان انجام میشود )و بعد به عنوان وردست پدر و برادر به عنوان دنده پیچ کارگاه
تخت گیوه کشی، دوچرخه سازی، سلمانی و.... بعدها تمام مشاغلی که او در دوران
نوجوانی و جوانی خود تجربه کرد، در آثارش نمود یافت. کلیدر رمانی است در ستایش کار
و زندگی و طبیعت، که خود دولتآبادی بارها گفتهاست "دیگر گمان نکنم که نیرو
و قدرت و دل و دماغم اجازه بدهد که کاری کاملتر از کلیدر بکنم. کلیدر از جهت کمی و
کیفی، کاملترین کاری است که من تصور میکردهام که بتوانم و شاید بشود گفت،در
برخی جهات از تصور خودم هم زیادتر است.
کلیدر (۱۳۶۳–۱۳۵۷) اثری از محمود دولتآبادی، نویسندهٔ معاصر است که در سه هزار
صفحه و ده جلد به چاپ رسیده و روایت زندگی یک خانوادهٔ کرد ایرانی است که به سبزوار
خراسان کوچانده شدهاند. داستان کلیدر که متأثر از فضای ملتهب سیاسی ایران پس از جنگ
جهانی دوم است بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ روی میدهد. کلیدر نام کوه و روستایی در شمال
شرقی ایران است.
کلیدر که «سرنوشت تراژدیک رعیتهای ایرانی و قبایل چادرنشین را در دورهای
که سیاست زور حاکم است به تصویر میکشد» بر اساس حوادث واقعی نگاشته شده و به شرح سختیها
و رنجهایی روا رفته بر خانوادهٔ کَلمیشی میپردازد.
حرف، باد است. اما فكر، آتش است. آتش را اول بايد گيراند، باد خودش
به آن دامن می زند!
كليدر
محمود دولت آبادی
محمود دولت آبادی
صفحه ی فیسبوک حمایت
از محمود دولت آبادی برای دریافت نوبل ادبیات
مارال، دختر جوان
کرد ایرانی، با غرور و شکوه اسبش را به سمت زندان شهر میتازاند تا پدر و نامزدش، دلاور
را که هر دو در زندان شهر به سر میبرند ملاقات کند. شخصیتهای اصلی داستان همگی به
هنگام دیدار مارال از زندان شهر و بازگشتش به سوی خاندان کلمیشی معرفی میشوند. عمهٔ
مارال، بلقیس و شوهرش، کلمیشی سه پسر و یک دختر به نامهای خانمحمد، گلمحمد، بیگمحمد
و شیرو دارند. خشکسالی شدید امرار معاش این خانواده را که غالباً متکی بر چوپانی است،
دشوار کرده و آنها را به دیمیکاری که محصول و سود قابلتوجهی ندارد واداشتهاست.
گلمحمد، پسر دوم
خانواده که به تازگی از خدمت اجباری سربازی بازگشته و همسر نیز دارد عاشق دختر داییاش
مارال میشود و با او ازدواج میکند. این ازدواج تخم عدوت و مخاصمه را در دل دلاور،
نامزد سابق مارال میکارد. با گذشت داستان، تنشها و کشمکشها میان طایفهها و خانوادههای
مختلف تشدید میشود و در میان این منازعات و دشمنیها، گلمحمد مردی را به قتل میرساند.
پس از وقوع این حادثه، دو ژاندارم به بهانهٔ جمعآوری مالیات از گلّههایی که وجود
نداشت به چادرهای خاندان کلمیشی میآیند. گلمحمد که فهمیدهاست ژاندارمها در اصل
برای تحقیق در رابطه با جنایت انجام گرفته به آنجا آمدهاند، آنها را میکشد و جسدشان
را میسوزاند.
گلمحمد دستگیر و زندانی میشود، اما سرانجام به کمک ستار از زندان میگریزد.
ستار فعال سیاسی و عضو حزب کمونیست تودهٔ ایران است که در منطقه زیر پوشش یک پینهدوز
به فعالیت سیاسی میپردازد و در رؤیاهایش گلمحمد را رهبر آینده و بالقوهٔ قیام مردمی
ایران میبیند. پس از فرار گلمحمد از زندان، عدهای از طرفدارانش به او میپیوندند
و نقش عیاران را بر عهده میگیرند.
گل محمد و یارانش
به جنگ با ملاکین بزرگ و مقامات رسمی که دهقانان فقیر و عشایر را مطیع خود کردهاند
و از آنها سوءاستفاده میکنند میپردازند. شایعات پیرامون گلمحمد و یاران مسلحش به
سرعت در سرتاسر منطقه میپیچد و گلمحمد که اندک اندک به چهرهای محبوب و محترم برای
مردم تبدیل میشود از مرزها و حدود خودش خارج شده و در نقش قهرمان مردم و فقرا ظاهر
میشود. ملاکین ثروتمند و مقامات حکومتی در نهایت موفق میشوند تا ناآرامیها و شورشها
را بخوابانند و رمان کلیدر با کشتهشدن گلمحمد و تقریباً تمامی کسانی که به نحوی با
خانوادهٔ کلمیشی مرتبط بودند به پایان میرسد. ستار نیز که بر خلاف دستورالعملهای
حزب توده همپای گلمحمد میجنگید، کشته شد. ماجرای داستان در سال ۱۳۲۷ به پایان میرسد
که مقارن با تلاش برای ترور آخرین شاه ایران، محمدرضا پهلوی توسط یکی از اعضای حزب
تودهاست. حزب توده پس از آن واقعه از حضور در صحنهٔ سیاسی کشور منع شد و امیدهای اعضا
و طرفدارانش برای به تحقق رساندن آرمانهای کمونیسم در ایران بر باد رفت.
... زندگی در سادهترین برخورد، با طول تاریخیاش مشخص میشود و این رابطه دارد با سالیان عمر هر انسان، و در مورد هر فردی به مراحل مختلف قابل تقسیم و تفکیک است. این تقسیمبندی را میتوان با نسبتهای سنی تعیین کرد یا با نسبت حوادث و وقایع توجیه کرد و گاه پیش میآید که با تلفیق هر دو، یعنی تلفیق عمر و عمل یا عمر و حوادث میتواند همراه باشد. در واقع عمر فرد انسانی را در حالت طبیعی میتوان یک دورهی کلی، چیزی شبیه به یک کمان در نظر گرفت [...] و آن را به پارههای متعدد تقسیم کرد.
پاسخحذفکلیدر که «سرنوشت تراژدیک رعیتهای ایرانی و قبایل چادرنشین را در دورهای که سیاست زور حاکم است به تصویر میکشد» بر اساس حوادث واقعی نگاشته شده و به شرح سختیها و رنجهایی روا رفته بر خانوادهٔ کَلمیشی میپردازد.
حذف