مرحوم آیتالله طالقانی در دفاع از حق شجاع بودند.
آیتالله طالقانی نیز با آن تن صدایی كه داشتند وقتی صحبت میكردند اینگونه بود كه گویی خدا دارد با آدم حرف میزند، فطرت آدم دارد با انسان صحبت میكند.
مرحوم طالقانی نیز عمیقاً به آزادی اعتقاد داشت.
وی با بیان اینكه در آیندهای نزدیك در مورد آزادی صحبت خواهد كرد، گفت: آن انتخابی ارزش دارد كه آزادانه انتخاب شود، لا اكراه فی الدین!!
حقیقت انسان در انتخاب آزاد شكل میگیرد و شكوفایی انسان در انتخاب های پی در پی محقق میشود، خدایی شدن انسان در پی انتخاب آزاد است.
احمدینژاد گفت: كسی كه معتقد به آزادی نباشد انتقاد پذیر نیست و از انتقاد وحشت دارد!!
به خدا اگر آیتالله طالقانی و امثال ایشان در 10- 15 سال دیگر زنده می ماندند محال بود در این كشور جریان اشرافیت دوباره خود را زنده كند.
احمدینژاد با بیان اینكه باور من این است كه خداوند در طول تاریخ ملت ایران را برای انجام ماموریت های بزرگ سیقل داده است.
.
.
.
.
شاید خود محمود احمدی نژاد هم در خواب نمی دید که روزی از سمت شهرداری تهران به مقام ریاست جمهوری ایران برسد.
وقتی پر رویی، توهم ،دروغگویی و عوامفریبی در سرشت آدمی نهادینه شود،موجودی به نام محمود احمدی نژاد پدید می آید!
بی خود نیست که شبانه روز از هاله ی نور و امام زمان و غیب و جادو و جمبل صحبت می کنه!!
ولی روزی که پرده ها برداشته شوند و نهان ها عیان شود،در می یابیم که او و تیم اش مزدور و عامل چه کسانی بوده اند،و چگونه مردم خوش باور را فریب داده اند،دور نیست آن روز.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر